قالب سبز


وبلاگ شخصی علیرضا عبدی
وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ
وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهداشت در اسلام ... و آدرس alirezaaas69.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







گزیده ای از دعای بسیار زیبای عرفه

دعای عرفه

پروردگارا، مرا به كه وا مي‏گذاري، به خويشاوندي كه پيوندمحبت را مي‏گسلد، يا بيگانه‏اي كه با من خشم مي‏راند، يا به آنان‏كه مرا خوار مي‏شمارند و حال آن كه تو خداي مني و رشته سرنوشت‏ من در چنگ توست! از غربت و تنهايي و دوري خانه‏ام و خواري‏ام درچشمان كسي كه وي را بر من مسلط گردانيده‏اي، به درگاه تو شكايت‏مي‏آورم.
بارالها بر من خشم مگير كه اگر تو بر من خشم نياوري، مرازغير تو باكي نيست و مگر نه اين است كه فراخناك لطف و عافيت تومرا كافي است!

خداوندا، تو را به نور جمالت كه بر زمين و آسمانها تابيده‏است و پرده‏هاي تاريكي را برانداخته و كار گذشتگان و آيندگان راصلاح بخشيده است، سوگند مي‏دهم و از تو مي‏طلبم كه در آن حال كه‏بر من خشم گرفته‏اي، مرا نميراني و قهر خود را بر من نازل‏نگرداني كه تو مي‏تواني قهر و عتاب را رها كني و به لطف بازآيي‏و از من خشنود شوي!

اي آن كه سپاسگزاريم به درگاه وي اندك است، اما او محرومم‏نمي‏سازد و گناهانم بسيارند لكن مرا به فضيحت و رسوايي‏نمي‏كشاند، پيوسته مرا در حال انجام گناهان مي‏نگرد، اما هيچ گاه‏به خواري نمي‏راندم!

اي آن كه در كودكي مرا محافظت فرمودي و در هنگام پيري‏بي‏روزيم نگذاشتي. اي آن كه الطاف و نعمتهايت در نزد من بيرون‏از شمارند و توان شكرگزاري آنها را ندارم.

اي كسي كه با من به نيكويي و احسان رفتار مي‏كني و من به زشتي‏و عصيان تو را پاسخ مي‏گويم. اي كسي كه مرا به يمن ايمان نجات‏بخشيدي، پيش از آن كه به طريقه شكر نعمتهايت آشنا باشم.

اي مولاي من، تويي كه نعمت دادي، تويي كه احسان كردي، تويي كه‏به نيكي رفتار نمودي، تويي كه كرامت فرمودي، تويي كه فضيلت‏بخشيدي، تويي كه فضل خود را به اتمام رسانيدي، تويي كه روزي‏عطا فرمودي، تويي كه كرم كردي، تويي كه توانمندم ساختي، تويي‏كه سرمايه‏ام دادي، تويي كه پناه دادي، تويي كه كفايت كردي،تويي كه هدايت كردي، تويي كه از گناه بازداشتي، تويي كه گناهان‏را پوشيدي، تويي كه گناهان را بخشيدي، تويي كه عذر پذيرفتي،تويي كه مكنت و جاه بخشيدي، تويي كه عزت دادي، تويي كه پشتيبان‏بودي، تويي كه تاييدم كردي، تويي كه ياري رساندي، تويي كه شفابخشيدي، تويي كه عافيت دادي، تويي كه اكرام كردي، خجسته و بلندمرتبه‏اي اي پروردگار من، ستايش جاودانه از آن توست و سپاس‏پيوسته تو را سزاست.

اما من اي خدايم، به خطاهايم معترفم، پس بر من ببخشاي! منم‏كه گناه كردم، منم كه خطا نمودم، منم كه ناداني كردم، منم كه‏به سوي گناه شتافتم، منم كه اشتباه كردم، منم كه به غير تواعتماد كردم، منم كه در عين دانايي گناه كردم، منم كه وعده‏هادادم، منم كه وفا ننمودم، منم كه پيمان شكستم، منم كه به جرم‏خود اقرار كردم.

بارالها، من بدان نعمات كه مرا داده‏اي اذعان دارم، به‏گناهانم اعتراف كرده و از آنها باز مي‏گردم; تو نيز مرا بيامرز.

اي كسي كه گناه بندگان تو را ضرري نرساند و نيازي به طاعت‏ايشان نداري، هر كدام از بندگانت كه كاري نيكو به جاي آورند،به توفيق و لطف توست، پس ستايش و حمد تو را سزاست.

خدايا، چون مرا فرمان دادي سركشي نمودم و چون نهي كردي، آنچه‏را نمي‏خواستي به جاي آوردم. اينك اين منم كه نه دليلي بربي‏گناهي خود دارم كه عذر بخواهم و نه نيروي آن دارم كه از كسي‏ياري بخواهم. حال با كدامين اعضايم رو به روي تو بايستم; آيابا گوشم يا با چشمم يا با زبان و يا پاهايم، آيا تمامي اينهانعمتهايي نيست كه مرا عنايت فرموده‏اي و من با همه آنهانافرماني‏ات كرده‏ام، اي مولاي من، حجت و دليل از آن توست و من‏محكومم!
اي شنواترين شنوندگان و اي تيزبين‏ترين بينندگان و اي‏سريعترين حسابگران و اي مهربانترين مهربانان، بر محمد(ص) وخاندان پاك وي درود فرست!

پروردگارم، از تو حاجتي را مي‏طلبم كه اگر آن را به من ارزاني‏دادي، هر چيز ديگري را كه از من دريغ نمايي، مرا زياني نرساندو اگر از آن محرومم سازي، هر چه را به من عطا فرمايي مرا نفعي‏نبخشد; «از تو مي‏خواهم كه مرا از آتش جهنم آزاد گرداني!»
غير تو خدايي نبود، يگانه‏اي و تو را همتايي نيست، فرمانروايي‏توراست و ستايش از آن توست و تو بر همه چيز توانايي، اي خدا،اي خدا، اي خدا.

خدايا، من در آن حال كه بي‏نياز و توانمندم، به تو نيازمندم،پس چگونه در حال فقر نيازمند تو نباشم. خدايا من كه در عين‏دانايي، نادانم، چگونه در حين جهل، نادان نباشم!

خدايا، به راستي كه تغيير تدابير تو و سرعت انجام اراده وتقديرات تو، بندگان عارفت را باز داشت، از اين كه در حال نعمت‏به دوام بخشش تو اطمينان كنند و در حال نقمت، از رحمت تو نوميدگردند!
اكنون منم كه با فقر و نيازمنديم به تو توسل مي‏جويم و چگونه‏به حضرتت توسل جويم با فقري كه محال است دامان غناي تو رابيالايد. چسان از اين حال كه دارم به تو شكايت آورم، در حالي كه‏هيچ چيز بر تو پوشيده نيست. چگونه حرفهاي دلم را براي تو بيان‏كنم و حال آن كه از همه آنها آگاهي! چگونه ممكن است اميدهايم‏را كه رو به سوي تو دارند، به نوميدي بدل سازي و حال مرا نيكونگرداني، با آن كه قوام آن به دست توست.

خدايا با آن كه عظيم نادانم، چقدر به من لطف مي‏كني و با آن‏كه زشتي كردارم آشكار است، چقدر با من مهرباني!

خدايم! چقدر تو به من نزديكي و من از تو دورم! و چقدر نسبت‏به من مهرباني. پس چيست كه بين من و تو حجاب افكنده است!؟

پروردگارا، از تغيير آثار و دگرگوني حالات نيك دانستم كه‏خواسته تو در مورد من اين است كه خود را در همه چيز به من‏بنماياني، تا درباره هيچ چيز از تو غافل نگردم.

خدايا، هر گاه گناهانم مرا گنگ گردانيد، كرم تو زبان مراگشود و هرگاه كه صفات ناپسندم مايوسم ساخت، الطاف بي‏پايانت‏مرا به طمع واداشت!

خدايا، آن كس كه زيباييهايش در حقيقت زشتي است، چگونه‏زشتيهاي رفتار وي زشت و ناپسند نباشد و آن كس كه سخنان حق گونه‏او ادعايي بيش نيست چسان ادعاهايش، ادعا نباشد.

خدايا، فرمانهاي تاثيرگذار و اراده مسلط تو براي سخن‏گويي،گفتاري باقي نمي‏گذارد و صاحب توانايي را ناتوان مي‏سازد.

بارالها، توجه من به مخلوقات تو سبب مي‏گردد كه از مشاهده‏جمالت محروم بمانم، پس مرا در پيشگاه خويش به عبادتي بگمار كه‏به وصال تو رساندم! چگونه براي اثبات وجود شريفت‏به چيزي دليل‏آورده شود كه در هستي خود محتاج توست، آيا براي غير تو ظهوري‏است كه براي تو نيست تا وجود غير، آشكار كننده جمال تو باشد؟
تو كي پنهان بوده‏اي كه براي عيان ساختنت نياز به دليلي باشد كه‏تو را اثبات نمايد، كي دور بوده‏اي كه كاينات راه رسيدن به توباشند. كور باد آن چشم كه تو را نگاهبان خود نبيند! و چه‏زيانبار است معامله بنده‏اي كه از محبت تو وي را بهره‏اي نيست!

خدايا، خواري و پستي‏ام در برابر تو هويداست و احوال من بر توپوشيده نيست.
وصالت را از تو مي‏طلبم و به ياري وجود شريفت، بر هستي توگواهي مي‏دهم. مرا با نور خود به ذات پاكت راهنمايي فرماي و باصدق عبوديت در پيشگاهت‏برپاي دار.
پروردگارم، مرا از زير بار ذلت نفس رهايي ده و پيش از آن كه‏مرگم در رسد از آلودگي شك و شرك پاكم كن. از تو ياري مي‏جويم،ياريم كن. بر تو توكل مي‏نمايم، مرا به حال خود وامگذار. تو رامي‏خوانم، مرا نوميد مساز. مشتاق فضل توام، محرومم مكن. خويشتن‏را به وجود پاكت منتسب مي‏نمايم، دورم مگردان. مقيم درگاه توام،از خود نرانم.

تويي كه انوار جمالت را به دلهاي شيفتگانت تاباندي تا آن كه‏تو را شناختند و به يگانگي تو ايمان آوردند. تويي كه محبت غيرخود را از قلوب دوستانت زدودي تا غير تو را به دوستي نگرفتند وبه جز تو پناه نياوردند و آن گاه كه جهانيان آنان را هراسناك‏سازند، تو مونس ايشان هستي و تويي كه آنها را هدايت فرمودي تاجايي كه نشانه‏هاي قدرتت‏بر آنان آشكار گشت!

آن كس كه تو را از دست داد، چه كسي را يافت و آن كه تو رايافت كه را از دست داد! به راستي كه زيانكار است آن كس كه به‏جاي تو ديگري را برگزيند و بسي خسران زده است آن كه بكوشد تااز تو جدا گردد. چسان به غير تو اميدوار شوم، در حالي كه تورشته احسان را نگسسته‏اي و چگونه نياز خويش از درگاه غير توبطلبم و حال آن كه عادت بخشندگي خويش را دگرگون نساخته‏اي!

اي كسي كه شيريني موانست‏خويش را به عاشقانت چشانيده‏اي، پس‏آنان در برابر تو تملق‏كنان برپاي ايستاده‏اند! اي كسي كه‏پرده‏هاي هيبت‏خود را بر دوستانت افكنده‏اي و آنان هراسناك درمقابل تو پوزش مي‏طلبند.
تو بندگانت را به ياد مي‏آوري پيش از آن كه ديگران از آنهايادي كنند و آغازگر هر بخشش و احساني قبل از آن كه‏عبادت‏كنندگان رو به سوي تو آورند و بخشنده و عطا كننده‏اي، پيش‏از آن كه خواهندگان از تو بخواهند و چه شگفت است اين كه بسيارمي‏بخشي، آن گاه از آنچه بخشيده‏اي از ما وام طلب مي‏كني!

خداوندا، من را به كمند مهرباني خويش به سوي خود آر تا وصال‏تو را دريابم و با جاذبه الطاف خويش مرا دركش تا به سوي تو روي‏آورم!
خدايا، رشته اميدم از تو نمي‏گسلد گرچه تو را سركشي نموده‏ام وهرچند تو را عبادت كنم باز دهشت مرا رها نمي‏سازد. كاينات مرابه سوي تو رهنمون مي‏گردند و يقيني كه به كرم تو دارم مرا به‏سويت مي‏كشاند.

خدايا، چگونه نوميد گردم و حال آن كه تو اميد مني و چگونه به‏خواري تن دردهم در حالي كه تو تكيه‏گاه مني.

خدايا، چسان در برابرت دعوي سربلندي نمايم با آن كه بنيادمرا از ذلت‏برآورده‏اي و چسان سر فخر بر آسمان نسايم و حال آن‏كه مرا به خود منتسب كرده‏اي!

 

خدايا! چگونه رداي بينوايي درنپوشم، در حالي كه مرا درجايگاه فقرا نشانده‏اي و چگونه خويشتن را فقير بنامم با آن كه‏تو با بخشش خود بي‏نيازم ساخته‏اي!

تويي كه جز تو پروردگاري نيست. خود را به تمامي اشياشناسانده‏اي به گونه‏اي كه موجودي نيست كه تو را نشناسد. تويي كه‏خويشتن را در آينه همه موجودات به من نموده‏اي و من در همه چيزجمال تو را به آشكارا نگريسته‏ام و تويي كه براي تمام موجودات‏آشنايي!

منبع :سایت آفتاب

[ سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:دعا,عرفه,امام,حسین,خراسان, ] [ 17:59 ] [ علیرضا عبدی ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

درباره وبلاگ

این وبلاگ متعلق به علیرضا عبدی فرهنگي شاغل در نهبندان مي باشد
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 274
بازدید کل : 8268
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1